خبرگزاری مهر ـ محمد قادری: نشست مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک در حالی قرار است همچون هر سال در هفته اول مهرماه ـ اواخر سپتامبر ـ برگزار شود که نظام بین الملل در بدترین وضعیت ممکن به سر می برد. استمرار بحران امنیت در عراق و سوریه، به خاک و خون کشیده شدن ملت یمن توسط آل سعود و حامیان غربی و صهیونیستی ریاض، ادامه سکوب انقلابیون بحرین توسط رژیم آل خلیفه، ادامه وضعیت فاجعه بار مسلمانان میانمار، وقوع بحران مهاجرت از منطقه تحت تاثیر رشد ویروس صهیونیستی ـ تکفیری تروریسم نیابتی غرب و... جملگی حوادثی است که جهان اسلام را تحت تاثیر خود قرار داده است.
از سوی دیگر، حضور رئیس جمهور کشورمان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد نخستین و مهم ترین حضور رسمی وی در شورای امنیت، پس از جمع بندی نهایی و مشترک مذاکرات هسته ای محسوب می شود. از این رو آقای دکتر روحانی وظایف مهم و سنگینی را در این نشست عمومی بر عهده خواهد داشت. در این باره مواردی وجود دارد که آقای رئیس جمهور باید در نشست امسال آنها را به شکلی قاطع و در راستای حفظ منافع نظام، انقلاب و ملت شریف ایران مورد تاکید قرار دهد:
۱ ـ یکی از مهم ترین وظایف آقای رئیس جمهور، پرده برداری از چهره تروریسم صهیونیستی ـ تکفیری و هشدار نسبت به استمرار فرآیند ناامن سازی جهان اسلام توسط ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی است. درست در شرایطی که افرادی مانند «جو بایدن» معاون رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا برای تجزیه عراق و دیگر کشورهای مسلمان به مناطق شمالی ـ جنوبی و بر اساس تفکیک مذهبی و قومیتی خیز برداشته اند، باید این بازی خطرناک را در مجامع عمومی و در مقابل چشمان ناظران بین المللی تشریح و سپس در جهت خنثی سازی آن اقدام کرد.
۲ ـ موضوع دیگری که آقای رئیس جمهور باید در سخنرانی خود به صورتی صریح به آن اشاره کند، حمایت جمهوری اسلامی ایران از قربانیان کوچک و بزرگ تروریسم صهیونیستی ـ تکفیری غرب در منطقه است. به بیان بهتر؛ اعتراض رسمی و شدید جمهوری اسلامی ایران نسبت به جنگ افروزی های خاندان سعودی علیه ملت مظلوم یمن و یادآوری دوباره آنچه در قبال آوارگان بی پناه سوری، عراقی، کرد و... می گذرد و هشدار نسبت به استمرار مداخله جویی های غرب و مهره های آنها در منطقه باید در قالب گزاره ای محکم و قطعی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد از سوی آقای دکتر روحانی مورد تاکید قرار گیرد.
این افشاگری رسمی، صریح و علنی باعث خواهد شد تا بسیاری از مخاطبان جهانی و افکار عمومی که نشست مجمع عمومی و سخنرانی روسای جمهور و نمایندگان سیاسی کشورها را دنبال می کنند نسبت به ارتباطی که میان تروریسم در منطقه و حمایت های غرب و رژیم صهیونیستی از استمرار بحران امنیت در جهان اسلام وجود دارد آگاه شوند.
۳ ـ همان گونه که اشاره شد، سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک درست پس از جمع بندی نهای مذاکرات هسته ای میان ایران و اعضای ۱+۵ صورت خواهد گرفت. از این رو بسیاری از مخاطبان به دنبال اعلان مواضع رسمی کشورمان پس از اعلام جمع بندی نهای مذاکرات هستند.
در این میان، چنانچه رهبر معظم انقلاب اخیرا نیز تاکید کرده اند «طرف آمریکایی به دنبال متفاوت جلوه کردن ایران پس از توافق هسته ای است»، از این رو باید با تاکید قاطعانه بر روی ثوابت و خطوط قرمز سیاست خارجی خود نشان دهیم که «برجام» تحت کنترل و مدیربیت ما قرار دارد نه بالعکس.
در واقع؛ ما با یک پدیده ـ توافق هسته ای ـ و دو آدرس مواجه هستیم، یکی آدرسی که ما از توافق هسته ای به طرف مقابل و نظام بین الملل مخابره می کنیم و دیگری آدرسی که طرف مقابل از این پدیده به ما ارائه می دهد. هر دو آدرس گرچه بر گرفته از یک پدیده هستند اما ماهیت آنها با یکدیگر تفاوت دارد.
از سویی؛ مقام معظم رهبری اخیرا در دیدار هیئت دولت فرمودند: «ضرورت درک دشمنی پایان ناپذیر صهیونیست ها و آمریکایی ها، مختص دولتمردان نیست و آحاد مردم به خصوص عناصر دلسوز انقلاب باید این واقعیت را مورد توجه قرار دهند، اما وظیفه دولتمردان در این زمینه بیشتر است. هوشیاری در مقابل تلاش دشمن برای نفوذ پیچیده و تدریجی، ضرورتی عینی است. باید در هر شرایطی در اتخاذ مواضع انقلابی صراحت داشت و صریح و بدون رودربایستی، در مقابل دشمن مواضع انقلاب و مبانی امام بزرگوار را بدون ترس و خجالت بیان کرد.»
بیان دیده بان بیدار انقلاب اشاره ای مستقیم به آدرس هایی است که مجموعه نظام جمهوری اسلامی باید در مخابره آنها به طرف مقابل هوشیار باشد. آدرس هایی که نشان می دهد نگاه مبنایی ما نسبت به توافق هسته ای و برجام چگونه است. نمی توان در ظاهر مدعی نگاه تاکتیکی به توافق هسته ای بود اما در عمل با ارائه آدرس هایی مغایر با این نگاه، نگاه استراتژیک و مبنایی خود نسبت به توافق هسته ای را به اثبات برسانیم. همچنین باید در برابر آدرس های غلط غرب که در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در خصوص برجام به افکار عمومی دنیا مخابره می شود هشیار بود و در مقابل آنها موضع محکم و قاطع گرفت.
۴ ـ تاکید دوباره بر آزادی فلسطین و گفتمان مقاومت در منطقه موضوعی است که ـ به عنوان میراث امام خمینی (ره) و موضعی که همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب قرار دارد ـ باید در آوردگاه های سیاسی و دیپلماتیک دنیا به صورتی جدی مطرح گردد. طرح آرمان های فلسطین به ویژه خواسته مردم مظلوم این سرزمین برای آزادی از یوغ صهیونیست های اشغالگر موضوعی است که باید کرارا و در تریبون های رسمی و غیر رسمی از سوی مسئولین کشورمان عنوان شود تا دشمن احساس نکند این آرمان و هدف مقدس در قاموس سیاست خارجی ما قابلیت حدف شدن یا کمرنگ شدن دارد.
نکته آنکه؛ در فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد كه راجع به اقدام در موارد تهديد عليه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز است و طبق ماده ۳۹ منشور ملل متحد آمده است که شوراي امنيت در صورت احراز هرگونه تهديد عليه صلح، نقض صلح يا اعمال تجاوز، توصيه هايي خواهد كرد يا تصميم خواهد گرفت كه وفق مواد ۴۱ و ۴۲منشور، براي حفظ يا اعاده صلح و امنيت بين المللي اقدام نمايد.
بر این اساس؛ يكي از اين اقدامات جايي است كه شوراي امنيت مسئله را به ديوان بين المللي کیفری ارجاع مي دهد، بنابراين، شوراي امنيت مي تواند پرونده جنايات اسرائيل در غزه را راسا به ديوان بين المللي کیفری ارجاع دهد، اما همچنان پس از شش دهه و با وجود کشتار و آوارگی میلیون ها انسان این اقدام را صورت نمی دهد. حمایت اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد از رژیم صهیونیستی و یا بده بستان سیاسی پشت پرده این اعضا با تل آویو برای جامعه بشری یک فاجعه محسوب می شود.
۵ ـ به چالش کشیدن ساختار شورای امنیت سازمان ملل متحد و ناتوانی این مجوعه در حل و فصل بحرانهای متعدد جهانی مسئله دیگری است که باید از سوی رئیس جمهور کشورمان مورد توجه و تاکید قرار گیرد. بان کی مون دبیر کل سازمان ملل متحد اخیرا اذعان کرده است که شورای امنیت در حل و فصل بحرانهای مانند یمن شکست خورده است. شورای امنیت به واسطه ساختار نامتوازن و قدرت محور خود نه تنها قابلیت مواجهه با بحرانهیا جهانی را ندارد، بلکه خود مولد این بحرانها و اصلی ترین حامی تروریسم در منطقه و جهان محسوب می شود. حمایت سه تن از اعضای دائمی شورای امنیت (آمریکا، انگلیس و فرانسه) از وقوع بحران و آشوب در منطقه و جهان اسلام، که خود را در رویکرد سیاسی و نظامی این کشورها متبلور ساخته است، خود موید عمق فاجعه در شورای امنیت است. در چنین شرایطی لازم است شورای امنیت به علت بحرانسازی در منطقه و جهان اسلام از سوی کشورمان مورد عتاب و انتقاد رسمی قرار گیرد.
۶ ـ موضوع دیگری که طرح آن در برهه فعلی بسیار به جا و لازم است، بحث «خلع سلاح هسته ای قدرت های سلطه گر» است. طی دو سال اخیر اعضای ۱+۵ که خود دارای سلاح های هسته ای، شیمیایی و میکروبی ممنوعه هستد در کسوت یک طلبکار سعی در محدودسازی توان هسته ای صلح آمیز کشورمان داشته اند. از این رو باید با طرح موضوع لزوم خلع سلاح هسته ای کشورهای دارنده سلاح هسته ای، این معادله را باز تعریف کرد تا مظلومیت و حقانیت جمهوری اسلامی ایران بر همگان بیشتر عیان گردد.
متاسفانه تلاش هاي بين المللي براي خلع سلاح هاي هسته اي بعد از جنگ جهاني دوم تحت الشعاع نظريه بازدارندگي و زياده خواهي هاي کشورهای مستکبر دنیا تا به امروز راه به جايي نبرده و در شرايط كنوني توليد و انباشت سلاح هسته اي در جهان به يك تهديد بين المللي تبديل شده است.
اگر چه در بند ۶ معاهده «ان پي تي» از كشورهاي دارنده سلاح هاي هسته اي خواسته شده است تا با حسن نيت نسبت به خلع سلاح هسته اي اقدام كنند اما آنچه در طول بیش از چهار دهه گذشته و در چندین كنفرانس بازنگري ان پي تي به وقوع پيوسته به غير از اين بوده و همواره با مخالفت چند قدرت بزرگ روبه رو شده است.
دارندگان سلاح هاي هسته اي در فقدان يك مكانيسم عادلانه نظارت، يكه تازي خود را به بازدارندگي محدود نكرده و در باز تعريف اهرم هاي مختلف براي تامين امنيت ملي حتي به خود اجازه داده اند كشورهاي عضو ان پي تي را به حمله اتمي تهديد كنند. موضوعي كه تاكنون سابقه نداشته و مخالفت هاي بين المللي گسترده اي را در جهان برانگيخته است. كشورهاي دارای سلاح های ممنوعه هسته ای، همواره در صدد حصار كشي مفهومي و عملي حول سلاح هاي مرگبار هسته اي خود بوده اند. از اين حيث هرگاه «خلع سلاح هسته اي» به عنوان يك مطالبه جمعي مطرح مي شود، سريعا شاهد شانتاژهاي سياسي و رسانه اي غرب هستيم.
۷ ـ موضوع مهم بحران مهاجرت در جهان نیز باید از منظری واقع بینانه در سخنان رئیس جمهور کشورمان بازتاب یافته و تشریح شود. مسلما با توجه به انتشار تصاویر دلخراش اخیر از «آیلان» کودک بی گناه سوری و دیگر زنان و کودکانی که در حین مهاجرت اجباری از منطقه به کشورهای اروپایی جان خود را مظلومانه از دست داده اند، بسیاری از سران کشورهای غربی را بر آن خواهد داشت تا در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد تاثر و تاسف خود را از این بحران اعلام کنند.
در چنین شرایطی لازم است نقش مستقیم کشورهای غربی ـ که امروز به مرثیه سرایان مهاجرین تبدیل شده اند!! ـ در حمایت از گروه های تروریستی ـ تکفیری و ایجاد بحران های امنیتی پایدار در منطقه که منجر به احساس خطر ساکنان و در نتیجه مهاجرت به کشورهای دیگر شده اشاره کرد.
از این رو بسیاری از سیاستمداران غربی که امروزه در کسوت دلسوزان و حامیان مهاجرین در آمده اند در حقیقت اصلی ترین مسببان آوارگی و بی پناهی پناهجویان و مهاجرین هستند. بنابراین لازم است این مسئله به صورتی دقیق و منطقی و با استناد به صدها مدرک و سندی که در خصوص حمایت غرب از گروه های تکفیری و تروریستی در منطقه وجود دارد تبیین شود تا بازی تبلیغاتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی در این خصوص راه به جایی نبرد.
و در نهایت اینکه؛ با توجه به شرایط ویژه حاکم بر منطقه و نظام بین الملل و بحران هایی که امروزه جهان اسلام با آن دست و پنجه نرم می کند و همچنین با استناد به اهمیتی که تبیین مواضع رئیس جمهور در آگاه سازی ذهن مخاطبان عمومی در خصوص رویکرد ایران در دوران توافق هسته ای با اعضای ۱+۵ دارد، می توان از نشست مجمع عمومی به عنوان آوردگاهی مناسب جهت تبیین مواضع اصولی و بر حق جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد.
نظر شما